5تا 6 ماهگی
اینجا کوهرنگه تابستان 92
دختر عزیزم این روزا با صدای بلند میخندی وقتی خوابت میاد لج میکنی. همچنان دستاتو
میخوری و آب دهنت راه میافته . بیرون رفتن با کالسکه رو دوست داری .وقتی داریم غذا
میخوریم اب دهنت سرازیر میشه و تلویزیون نگاه کردنو دوست داری .نسبت به بچه ها
عکس العمل نشون میدی وقتی یه غریبه مبینی اولش بغض میکنی بعد براشون
میخندی. عاشق حمومی. غلت زدن و یاد گرفتی کاملا میتونی بشینی .... .
ازنیمه پنج ماهگی غذا خوردنت شروع شد روز اول حریره بادام بهت دادم که خیلی کم
خوردی ...........
اون چیزی که این روزها خیلی منو بهم ریخته و نگرانم کرده قضیه مرخصی زایمانه و
نمی دونمکه این قانون پیجیده قراره به کجا برسه ، هر چند که چند روز مونده به اتمام
مرخصی خیلی نگرانم نمیدونم چه کار کنم
اخه تا حالا یک لحظه ازت دور نشدم .......
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی