3 تا 4 ماهگی
قم حرم ( با پسر دایی پویان )
دربند تابستان 6/6/92
وقتی از خواب بیدار میشی خیلی خوش اخلاقی عزیزم
فدات برم کلاه قرمزی من
جاده خلخال اسالم .آرمیتا ومحمد امین وپویان
اینجا خلخاله تابسنان 92 ( یه روز توی این کلبه بودیم هوا سرد بود خیلی خوش گذشت )
. بله ارمیتا دو ماهگی اش رو پشت سر گذاشت با کلی تغییرات و چیزهای جدیدی که از
خودش نشون میده دخترم به صداها خیلی توجه نشون میده و محیط های جدید رو با
حوصله نگاه میکنه با اون نگاههای قشنگش میخواد از همه چیز سر دربیاره وقتی باهاش
حرف میزنیم بهمون توجه میکنه جدیدا یاد گرفته دستهاشو تا مچ میزاره توی دهنش اونقدر
که میخواد بالا بیاره بعدش کم کم فقط شصتشو میمکه خوابش کاملا تنظیم شده معمولا
12 شب دیگه میخوابه تا صبح که بیدار میشه و دستهاشو میخوره من با صدای ملچ ملوچ
دست خوردنش بیدار میشیم معمولا دوساعت یبار واسه شیرخوردن بیدار میشه.... خیلی
بابایی اش رو دوست داره وقتی صدای باباش رو میشنوه صورتشو به سمتش میچرخونه
تازگیها برامون با صدای بلند میخنده و قهقهه میزنه که ما عاشق اون خنده هاشیم
صداهایی که در میاره واسه خودش حرف میزنه دیگه خیلی خوردنی میشه تازگیها آب
دهنش میاد لباسشو خیس میکنه ماشین سواری رو خیلی دوست داره و تا میشینه توی
ماشین بعد از کلی نگاه کردن اروم میخوابه ....
واکسن چهار ماهگی خیلی خوب بود تب نکردی اخه دخترم خیلی قویه
توی چهار ماهگی یه مسافرت دو هفته ای رفتیم که دختر خوبی بودی اصلا اذیت نکردی
خلاصه خاطرات مسافرت برات نوشتم .